سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ شما نزد خداوند، خوش خوترین های شما هستند ؛ آنان که فروتنی می کنند و با دیگران الفت می گیرند و دیگران با آنان، الفت می گیرند [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :18
بازدید دیروز :54
کل بازدید :42247
تعداد کل یاداشته ها : 27
103/2/9
2:40 ع

به نام او

سلام بر دوستان و فارسی زبانان در هر جای این عالم که هستند.

چه خوش گفت استادی که می گفت :در هر شرایطی یادت نره که تو آمده ای به این دنیا که سیر وسلوک کنی و به سوی خدا برگردی .  

نمی خواهم درباره این جمله صحبت کنم ولی بی ارتباط هم نیست چون حالت مقدمه ای دارد این جمله برای بحث . 

صحبت این است که بین بخصوص بچه مذهبی ها و یا اهل مطالعه هایی که با عرفان نظری و عملی آشنا تراند امروزه مشاهده می شود که حرف های عرفانی  رواج دارد .  

خوب از الان معلوم شد که مخاطب تقریبا چه کسانی اند اونهایی که به نظرشون نیستند می تونند از همین جا دیگه نخونند، بله این ادبیات فارغ از اینکه خوب است یا خیر که بیاد ادبیات عمومی لااقل بین قشری از جامعه بشه . می خواهم توصیه ای بکنم که  منزلت این ادبیات را انشالله حفظ کنیم و نکند این ادبیات که همه اش ناظر به روح زندگی و هدف ان است ، خود بی معنا دربین ما رواج پیدا کند .

  نظرم بر این است که این الفاظ برای سیر وسلوک ما وضع شده اند نه اینکه با دانستنشان و بکار گیری ماهرانه شان بتوانیم یک ارتباط بهتری ایجاد کنیم و با این ارتباط بهتر بتوانیم یک فضای خوبی را ایجاد کنیم . نه به نظرم هدف این نیست این عبارات برای سیر وسلوک  وضع شده اند و  هرکدام جایی دارند ، مثل طلب ، فنا ، توحید ، فتوت ،‌مثل غیرت ، مروت، خوف ، وحدت ، کثرت ، اخلاص ، وفا و حال و..... 

توصیه بنده این است که با یادگیری اینها باید حالت اینها را تصور کنیم و سعی کنیم به ان حالت برسیم ولی برای حالمان ، نباید ادبیات زبانی ما  از حال فعلی ما جلو بزند ، یعنی این نشود که اگر الان درمرحله توبه هستیم بیخودی دم از وحدت وجود و مقام صفات الهی و... از این حرف ها در ادبیات معمولی خود بزنیم بله اگر جایی بحث علمی است این فرق دارد ، ولی ادبیات وگفتمان عرفانی مآب ما نباید جلو بزند ازحال ما بلکه باید درهمان حالی که هستیم عباراتی از این جنس بیان کنیم تا موجب تذکار وخشوع ما شود. 

اگر اینگونه شدیم هم در مسیر سیر سلوک متوهم نشده ایم و واقعا درحال سیر هستیم و هم اینکه ارتباطی با صفا تر و مخلصانه با اطرافمان برقرار می کنیم . 

خوب با ذکر مثال این مطلب را پایان می برم امیدوارم هم مثال وهم مطلب برای اهلش مفید افتاده باشد . 

دوتا دوست به هم می رسند اولی به دومی می گوید که اگر کسی در نماز نگاه وجودبین داشته باشد حواسش پرت نمی شود ، دومی میگوید که نه اگر نگاه وجود بین داشته باشد همیشه درحال نماز است . 

بله در صحت وسقم مطلب فعلا بحثی نداریم بلکه  سوال اینجا است ایا شما به این حد رسیده اید که از این گونه بحث ها ، مثل نقل ونبات تعارف هم کنید ؟ البته گفتم از جنبه ی علمی نگاه کنیم عیبی نداردولی جزء گفتمان شدن گاها به غرور و توهم می انجامد . 

حال طریق درست بحث عرفانی داشتن :‌

اولی : سلام این روزها در نماز حواسم پرت می شود

دومی :ببینم شما آیا در فضای دانشجویی غذا زیاد می خوری ؟

اولی : اره خیلی می خورم  

دومی : انشالله با به اندازه خوردن خیلی از این مشکلاتت حل می شه ضمنا در طول فاصله بین دونماز اگر یک حالت مراقبت داشته باشی که دست آورد های نماز قبلی را حفظ کنی ، این حضور قلبت به نظرم بیشتر هم می شود .